فاطمه زهرافاطمه زهرا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره

دختر نازم فاطمه زهرا

بولینگ

سلام امید زندگی ام دوست دارم عزیزم       این عکس روزیه که از طرف کار بابا رفتیم بولینگ .               ...
12 آبان 1392

تولد دوسالگی

سلام عزیز دلم تولد دو سالگی ات مبارک امیدوارم همیشه سرزنده سلامت عبد و مطیع خداوند باشی عزیز دلم امسال تولدت را کمی زودتر گرفتیم چون  17 آبان در دهه اول محرم بود ما هم عید غدیر برات تولد گرفتیم عید قربان یک گوسفند عقیقه ی شما کردیم و بعد هم سه تا مهمونی دادیم. بابایی حسابی افتاد توی خرج. مهمانی اول فامیل باباجون بودند توی باغ عمومحسن.مهمانی دوم فامیل مامان جون تو باغ خاله الهام که تولد هم بود با تم باب اسفنجی. مهمانی سوم هم شبش در خانه ی خودمان که عموها و عمه بودند من و بابایی برات یه تک دست خریدیم.مامان و جون خاله هم یه سرسره خلاصه که حسابی بهت خوش گذشت. عید غدیر بابایی ملبس به لباس روحانیت شد و از این پس وظیفه ...
12 آبان 1392

بافتنی

سلام نفسم یک ماه دیگه مونده دوساله بشی شیرن زبون شدی و حدودا کلمات را میگی اما هنوز درست جمله نمیگی چند روزیه یاد گرفتی میگی نتونم و هر کای باب میلت نباشه با گفتن این کلمه از زیرش در میری. خوابت خوبه و بیدار هم که هستی اذیت نمیکنی. کمی تلویزیون و کمی بازی .من هم برات کتاب میخونم و باهات بازی میکنم. یک هفته ای هست دارم برات چیز می بافم.تا حالا دوتا کلاه و شال.یه ژیله و یه کاپشن بافتم البته مادر جون هم کمکم کرده. دوست دارم عزیزم امیدوارم سربلند وسالم وصالح باشی ...
12 آبان 1392

بییست ماهگی

سلام عزیز دلم شما الان بیست ماهه شدید. دیگه حدودا کلمات را تلفظ میکنی.خوب نه اما آهنگ اون را میزنی. صبح ها تا یازده میخوابی.بیدار که میشی هم با هم بازی میکنیم.خمیربازی و نقاشی را دوست داری. برات رنگ انگشتی خریدم و توی حمام حسابی کیف کردی. پر از ناز و عشوه ای .لباس نو که می پوشی ناز میکنی.خیلی حساس و زود رنجی در کنارش مهربون و عاطفی. با نازنین زهرا دوستی و بهش آجی میگی. تلفن را که برمیداری کلی حرف میزنی. آخرش اینکه تموم هست و نیست مایی و امید زندگیمون. دوست دارم عزیزم
12 آبان 1392

نمایشگاه

سلام امروز آخر شعبان و فردا ماه خوب خداست. توی این هفته حسابی سرم شلوغ بود .من و خاله الهام ومهدیه با هم تم تولد درست کرده بودیم و در نمایشگاه غرفه گرفتیم و شرکت کردیم. نمایشگاه پنج روز بود خیلی به شما خوش گذشت.کلی بازی کردی.نقاشی کشیدی . خدا را شکر به خاطر همه ی خوبی هاش.     بازی های شما در نمایشگاه       این ها را هم مامان براتون خریده.       رنگ انگشتی ...
12 آبان 1392

جشنواره

این عکس دختر نازم برای شرکت در جشنواره تابستانه نی نی وبلاگ است. امیدوارم برنده بشی عزیزم. مامانی از دوستاش خواسته به شما رای بدند.البته بابایی هم بیکار نمونده و یه کارهایی کرده. ممنون باباجونم. دوستت دارم نفسم. ...
12 آبان 1392

اولین قدم برای از شیر گرفتن

سلام دختر عزیزم الان چهارشب است که مامانی داره تلاش میکنه شما بدون شیر خوردن بخوابی. زجری داره عزیزم وقتی از من تقاضای شیر میکنی و من نمیتونم بهت بدم. آخه دندونای نازت کمی خورده شده و من میترسم که سیاه بشه. دختر گلم شما خیلی ماه هستی. و مراعات من را میکنی دو شب اول با گریه خوابت برد ومن خیلی ناراحت شدم با این وجود سراغم که می اومدی آروم بوسه میزدی به صورتم آخه من مجبورم خودم را به خواب بزنم و شما بغل بابا یی بخوابی عزیزکم خیلی دوست دارم الان هم توی دلم نشستی و به کلمه ی بابا که رسیدم مرتب میگی بابا. این اولین تجربه ی تلخ شماست در دنیا تجربه ی دل کندن از چیزی که به اون عشق میورزی . دختر نازم بدون حالا حالاها باید از...
17 مهر 1392

بیست و سه ماهگی

سلام نفس من شما الان بیست و سه ماهه شدی. حدود یک هفته ای هست که هر چیزی میبینی که برات جدیده میگی این چیه؟ الهی مامان قربونت بره من هم با کلی ذوق جوابت را میدم میشینیم با هم کتاب می خونیم و شما با دقت به عکسهای کتاب نگاه میکنی و حالت های اونها را در میاری. امروز دیدم داری با حلقه های هوشت بازی میکنی و وقتی اشتباهی میزاری داخلش متوجه میشی و جابه جا میکنی. اما هنوز کامل نمیتونی بچینی. حافظه و دقت دیداری خوبی داری. رنگها را اما نمیتونی اسم ببری .مامانی میشینه کلی برات توضیح میده و رنگها را نشونت میده اما وقتی ازت میپرسه همه را میگی زرد. الهی قربونت بشم عزیزم. ...
26 شهريور 1392

22 ماهگی

سلام دختر گلم عزیز دلم دو ماه دیگه مونده که دو سالت تموم بشه. حالا دیگه بهتر کلمات را تلفظ میکنی اما جمله کامل نمی گی. عشق مامان هستی و عزیز بابا مایه آرامش خونه مایی. دختری مهربان و دوست داشتنی امیدوارم سرباز امام زمان بشی پاک و محبوب امیدوارم با حیا و با عفت بمونی. دوست دارم دختر نازم ...
22 شهريور 1392