فاطمه زهرافاطمه زهرا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره

دختر نازم فاطمه زهرا

چهار ماهگی علی محمد

سلام به دختر و پسر عزیزم قربون شما برم که اینقدر با هم خوب هستید. فاطمه زهرا ی عزیزم خیلی برادرش را دوست داره.اون میشینه بالای سر برادرش و کلی باهاش حرف میزنه علی محمد عزیزم الان چهار ماه و یک هفته اش است . چند شب پیش دوتایی شون توی اتاق بودن که صدای فریاد فاطمه زهرا بلند شد. برای اولین بار برادرش موهاش  را کشید و اون داد می زد. اما وقتی مو هاش را رها کرد فقط می خندید. دخترم خیلی خوب و مهربونه. علی محمد امشب برای اولین بار روی شکم غلتید. وقتی چیزی جلوش میگپریم سعی می کنه دستش را بالا بیاره تا بگیره.خیلی دوستتون دارم عزیزانم   خاله الهام الان دو ماهه بارداره. ...
3 آذر 1393

عکس العمل فاطمه زهرا

از همان اوایل باردار  به فاطمه زهرا اومدن محمد علی را نوید دادیم. دیگه قصه بیشتر شب هاش قصه ی یه نی نی بود که تازه به دنیا اومده. هر چند وقت یکبار دست میزاشت روی دلم و با داداشش حرف میزد. از بیمارستان که اومدم با اینکه بیست ساعتی میشد من را ندیده بود و حسابی بهونه گرفته بود اما داداشش را که دید دیگه سراغ من نیومد .نشت کنارش و فقط قربون و صدقه اش می رفت. توی این پنج روز هم خدارا شکر مشکلی نداشتیم. خیلی دوستش داره. البته بهونه میگیره که اون هم به خاطرکم توجهی های منه اما خودش اصلا به روش هم نمیاره. قربونت بشم دخترم
31 تير 1393

چهار روزگی

سلام پسرک  نازم امروز چهار روزه شدی و من خدا را شاکرم به خاطر همه ی مهربونی هاش الان  ساعت دوازده و  بیست دقیقه است . شما خوابید و بابایی آجی را برده پارک.  بمیرم دخترم می خواست من هم همراهش برم اما من حال خوبی نداشتم و نتونستم. مامان جون و پدر جون اینجا هستند و دارند میرند بخوابند. من میخوام دوباره خدا را به خاطر همه چیز شکر کنم . خدا یا شکرت. ...
31 تير 1393

پایان انتظارها

اومدی                    بلاخره اومدی.                                    خیلی زودتر از اون چیزی که انتظارش را داشتم و خیلی دردناکتر. البته با دیدن چهره ی ناز و مهربونت همه ی  همه ی دردهام  فراموشم شد. مامانت قربونت بره علی محمدم.            پنجشنبه 26 تیرماه سال 93 نوزدهم م...
31 تير 1393

یک ماه دیگه

سلام نفس مامان  الان دوم تیره  و مامانی داره هشت ماهش تموم میشه. جدود یک ماه دیگه مونده به اومدن داداشی . نمیدونم شرایط چقدر فرق میکنی و چی میشه اما هر چی باشه لطف و محبت خدای مهربون مثل همیشه بالای سرمونه و  به کرم او همه چیز خوبه. همین جا میخوام دوباره براتون دعا کنم. برای سلامتی شما و داداش کوچولوت که خدا میدونه من اونقدر ضعیفم که طاقت بیماری  شما را ندارم. میخوام دعا کنم برای عاقبت به خیری تون. برای اینکه فرزندان صالح و با ایمانی بشید و بتونید باقیات الصالحاتی برای ما باشید.  میخوام دعا کنم و از خدا بخوام که بدی ها و کاستی های من در وجود شما راه پیدا نکنه و خود خدا ...
3 تير 1393

دادا علی

سلام دختر نازم الان ایام عیده و مامانی داره ماه پنجمش تمام میشه. سونو رفتم و گفته بچه پسره . یه داداش گل و مهربون برای دختر عزیزم. امیدوارم به یاری خدا ایمان و اعتقادات شما  و داداشتون به حدی برسید که بتونید جزو یاران امام زمان بشید. دعاتون میکنم و در تربیت دینی شما میکوشم. دوستون دارم. خدا را شکر تا حالا هیچ مشکلی نداشتم و امیدوارم بعد از این هم به خوبی بگذره. دوستون دارم خیلی زیاد. ...
23 ارديبهشت 1393

ارتباط با داداعلی

سلام دختر عزیزم امروز روز میلاد مولا و سرورمان علی ست. این عید بزرگ را به همه بخصوص امام زمان (عج) تبریک میگم و دعا میکنم خداوند ما را از شیعیان واقعی مولا قرار دهد. به امید روزی که پا در مولایمان جهان را پر از محبت ومهر و عشق علی کنیم . امروز بیست و چهارم اردیبهشته و مامانی تو ماه هفته. ماهی که گذشت کمی با سختی بود. معده درد و ناراحتی پوست به همراه اضافه وزن و کمر درد مامانی را اذیت کرد.اما خدا را شکر الان خیلی بهترم  و از خدا می خوام این دوره بارداری هم مثل وقتی سر شما باردار بودم طی بشه و زایمانم مثل برای شما باشه حتی راحتر و بی درد تر. ما الان منتظر یه داداش کوچولو برای شماییم و نگران از شیوه ی برخورد شما. خی...
23 ارديبهشت 1393
1