پوشک بای بای
سلام امید زندگی مامان
امروز چهارمین روز از سال ٩٣ است و خیلی اتفاقات توی این روزها افتاده.
خیلی وقت بود فرصت نشد بیام و برات بنویسم.
دخترم امروز چهارمین روز است که شما را از پوشک گرفتیم . قربونت برم دخترم .هر کاری می کردیم یاد نمی گرفتی تا اینکه بابایی گفت باید دیگه پوشک نشه حتی اگه روی فرش خراب کاری کنی. می گفت باید خودت را خیس کنی که متوجه بشی .
ما قرار بود قبل از عید از این خونه ی باغ غدیر بریم اما افتاد برای بعد عید. پس مامانی هم دل را زد به دریا و گفت دیگه پوشکت نمی کنم بعد قبل اسباب کشی همه ی فرش ها را می شوریم .
روز اول هشت جا را نجس کردی و آخر شب ما مجبور شدیم همه جا را آب بکشیم اما خدا را شکر روز فردا فقط یک بار نگفتی . الان هم که دیگه یاد گرفتی.
قربونت برم مامانی.خیلی دوست دارم.خدا همیشه کمکت کنه سالم و صالح باشی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی